Romans |
|||
دو شنبه 18 دی 1391برچسب:, :: 21:14 :: نويسنده : فریبا
فلکــــ کور استـــ دلم شوریده در شور استـــ صدای خنده و آواز میاید ز کوی دلبرمـــ امشبـــ صدای ساز می آید دلم بی وقفه میلرزد نمیدانم چرا تنگـــ استـــ و میترسد قدم لرزان به سوی کوچه می آیمـــ وبا خود زیر لبـــ آهسته میگویمـــ خدایا ترس من از چیستـــ ؟ عروس جشن امشبـــ کیستـــ ؟ صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش صدای شیخ می آید... وکیلمـــ من جوابـــ ده...وکیلمـــ من صدای آشنایی بله می گوید و مردمـــ یکصدا باهم مبارکـــ باد می گویند خدای من صدای اوستـــ صدای آشنای اوستـــ دلم در سینه میلرزد آیا واقعا مامال هم هستیم. نظرات شما عزیزان:
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|