Romans |
|||
شکستن دل،
به شکستن استخوان دنده میماند؛
از بیرون همهچیز روبهراه است،
اما هر نفس،
درد است که میکشی . . .
![]() ![]() جمعه 12 آبان 1391برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : فریبا
آمدم تا مست و مدهوشت كنم اما نشد
آمدم تا از سر دلتنگي و دلواپسي
آرزو كردم كه يك شب در سراب زندگي
نازنينم، نازنينم ياد تو هرگز نرفت از خاطرم بعد از آن نامهربانيهاي بي حد و فزون
جمعه 12 آبان 1391برچسب:, :: 12:3 :: نويسنده : فریبا
دختری دلش شکست....
رفت وهرچه پنجره روبه نور بود بست.... رفت وهرچه داشت.... یعنی آن دل شکسته را.... توی کیسه زباله ریخت پشت در گذاشت.... صبح روز بعد.... رفتگر...... لای کیسه زباله .... یک دل شکسته دید.... از کنار چشم بسته اش.... اشک قطره قطره بی صدا چکید....
انقدر که به ياد تو هستم
اگر به ياد خدا بودم
وقتي که ميمردم
نيمي از بهشت
از آن من بود...
جمعه 12 آبان 1391برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : فریبا
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |