خلوت دل نیست جای صحبت اغیار
 
Romans
 
 
چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 22:16 ::  نويسنده : فریبا
خدایا... انقدر دلم تنگ بود که نمی توانستم برایت حتی بنویسم ... انقدر دلم تنگ بود که کلمات دلتنگیم در صفحه ذهنم بارها و بارها سریع تر از کاغذ می گذشتند و انگشتانم برای نگاشتن عمق دلتنگیم یاری نمی کردند ... انقدر دلم تنگ بود که هرگاه به سختی دستانم روی حروف می لغزیدند تا کمی از دلتنگیم بکاهند چشمانم دیگر یاری نمی کردند ... انگار که همه چیز و همه کس دست به دست هم داده بودند تا دلتنگی هایم را فقط و فقط تو بشنوی و بدانی ...

 



چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 22:11 ::  نويسنده : فریبا

 

 
 

خدایا من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم،

 

 

همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد می آید سراغت.

 

من همانی ام که همیشه دعاهای عجیب و غریب می کند و چشمهایش

 

را می بندد و می گوید:«من این حرفها سرم نمی شود،باید دعایم را

 

مستجاب کنی.»

 

همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند،

 

همانی که نمازش را می خواند و روزه می گیرد ولی بعضی وقتها

 

تو این دنیای بی معرفت به خاطر اینکه با احساسش بازی شده،

 

بدجنس می شود.از مردم بدش می آید.البته گاهی هم خودخواه

 

گاهی هم...حالا یادت آمد من کی هستم؟

 

امیدوارم بین این همه آدمی که داری ،بتوانی من یکی را تشخیص

 

بدهی .البته می دانم که مرا خیلی خوب می شناسی.تو اسم مرا می دانی

 

می دانی کجا زندگی می کنم و...

 

خدایا اما من هیچ چی از تو نمی دانم.هیچ چی که دروغ است،چرا،

 

یک کمی می دانم،اما این یک کمی خیلی کم است.راستش من مدتهاست

 

که می خواهم چیزهایی برایت بنویسم .البته من همیشه با تو حرف زده ام

 

باز هم حرف می زنم اما راستش چند وقتی است که دوست دارم عوض بشم.

 

دوست دارم بهتر باشم من یه عالم سؤال دارم،سؤال هایی که هیچکس جوابش

 

را بلد نیست .دوست دارم تو جوابم را بدهی .راستی یادت باشد این وبلاگ

 

یک راز است خدا ، راز من و تو

 


پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : فریبا

 

پرسیدم... ،

چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با كمی مكث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز ..
شک هایت را باور نکن ، و هیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .. پرسیدم ، آخر .... ،

و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
مهم این نیست که قشنگ باشی ... ، قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن .. داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ...

هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ، آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ، شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند .. مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ، كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :
زلال باش،‌ زلال باش .... ، فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ، زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست .. 


 


 



پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, :: 20:39 ::  نويسنده : فریبا

 

    The image “http://www.fillthevoid.org/Images/pray6.gif” cannot be displayed, because it contains errors.

    خدایا ..

     
    چه لحظه هایی که در زندگی
    ترا گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی ...

     
    چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم اما
    تو فراموشم  نکردی...

     
    چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور، تو رو که پشت همه موفقیت
    هام قایم شده بودی از یاد بردم اما تو همیشه به یادم بودی ...

     
    چه روزهایی که سرمو
    تُو لاکم کردم و توی غصه هایی که فکر میکردم تو برای تلافی کارهای بدم برام فرستادیدست و پا زدم ، اما تو همیشه کاری کردی که به صلاح من است ...

     
    وقتی خسته از همه جا و
    همه کس ناامیدانه به تو پناه آوردم تو پناهم دادی...

     
    وقت از آدم های دور و برم دلم
    گرفت ...

     
    و دنیا غم هاش و بهم ارزونی کرد تو به قلبم آرامش دادی... 

     
     تو با حضورت به
    خنده هام هدف دادی ، به گریه هام دلیل دادی ، به زندگیم ، به نفس کشیدنم رنگدادی...

     
    وقتی قلبم تپید تو همه عظمت و بزرگیت رو تو قلب کوچک و خسته ام جا
    دادی...

     
    وقتی دوستام درددلاشون را برام گفتن و من خالصانه رو به درگاهت براشون دعا
    کردم فهمیدم که غم و غصه های دیگرون بارش سنگین تر از از غصه های خودمه...

     
    اون وقت
    تو وجودم شیرینیه به یاد دیگران بودن رو چشیدم ...

     
    وقتی بهم بخشیدی و ازم گرفتی
    فهمیدم این معادله زندگیه نه غصه خوردن واسه نداشته هاش ...

     
    نه شاد بودن واسه داشته
    ها ... 

     
    و وقتی به ازای نداشته ها  بهم چیز های دیگه ای دادی اونوقت به بزرگی و
    مهربونیت بیشتر پی بردم ...

     
    و فهمیدم بیشتر از اون چه که هستی باید مهربون باشی
    ...

     
    خدا جونم خیلی دوست دارم خیلی زیاد و به خاطر همه چیز ممنون.....

     
    خدایا به خاطر
    سه چیز سپاسگذارم   

    دادن هایت    ندادن هایت    گرفتن هایت.......

     
    دادن هایت را
    نعمت ، ندادن هایت را رحمت ، گرفتن هایت را  حکمت

     


    دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, :: 19:35 ::  نويسنده : فریبا

     

    از خداوند نيرو خواستم، ضعيف آفريد که تواضع بندگي را بياموزم.
    از او سلامتي خواستم که کارهاي بزرگ انجام دهم، ناتوانم آفريد که کارهاي بهتري انجام دهم.
    از او ثروت خواستم که سعادتمند شوم، فقرم بخشيد که عاقل باشم.
    از او قدرت خواستم که ستايش ديگران را به دست آورم، شکستم بخشيد که بدانم پيوسته نيازمند اويم.
    از او همه چيز خواستم که از زندگي لذت برم، آنچه خواستم به من نداد. آنچه بدان اميد داشتم به من بخشيد و دعاهاي نگفته ام مستجاب شدند و آنها اين بودند:

    من هستم در ميان انسانها و غرق در نعمات پروردگار


     



    پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 21:0 ::  نويسنده : فریبا

    سلام دوستای عزیز

    امشب شب آرزوهاست یعنی (شب لیله الرغائب) برای منم دعا کنید 

    منم برای تمام انسان ها دعامیکنم

    .

    .

    .

    .

    .التماس دعا



    چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 12:56 ::  نويسنده : فریبا

     

    بازدلم تنگ است

    باز چشمانم باران می طلبد

    آسمان دلم پراز ابران سیاه دلتنگی شده است

    بازمن تنهام

    و دراین سکوت حتی صدای ساز هم آرامم نمی کند



    چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 12:54 ::  نويسنده : فریبا

    سکوت همه جا را فراگرفته است...

    دلم خیلی گرفته است...

    دفتر خاطراتم را برمیدارم و آن را ورق میزنم و خاطرات روزهای

     خوب و بد  را مرورمیکنم و دیگر بازگشتی بر این روزها نیست

     

     

    و جز چند برگ خاطره چیزی از آن باقی نخواهد ماند و مطمئناً

    ای کاش می شد یک بار دیگر آن روزهای خاطره انگیز تکرار شود ،

    اما افسوس...

    افسوس که زمان هیچ گاه به عقب برنمی گردد ،مگر در رویا...

    ویادم باشد در پایین آخرین برگ خاطراتم بنویسم  ...

    پایان

     

     

     

     

     بقیه عمر با خاطرات خوش این روزها سپری خواهد شد.

     



    چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 12:50 ::  نويسنده : فریبا

    قلمم رامیان دلتنگی هایم گم کرده ام می دانم خسته است،

    از نوشتن دردهایم قلمم بیماراست ،دلش زیرفشار واژه ها شکسته

    و می نالد.از زخم هایی که تازیانه حقیقت برتنش حک کرده هنوز

     زمزمه هایش را به یاد دارم.

    زمانی که از عشق می خواند و قلب خطوط می لرزید ،

    قلمم غربت کویر را می شناخت و برای چشمان تشنه اش اشک می ریخت .

    دلهره غروب را می فهمید و فریاد انتظار پنجره را می شنید .

    دیشب آخرین کلام را برسکوت شب ترسیم کرد و بی صداتر از

    همیشه غصه هایش رادرگوش باد زمزمه کرد.

    غم پرست نوشت :وقتی دلم میگیره یا تنگ می شه چاره ای

    جز نوشتن ندارم...



    چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 12:47 ::  نويسنده : فریبا

    باز هم در دل غمگین خود،رد پای درد را احساس می کنم و قدمهایی که

     طنین موهوم انگیز جدایی را درسرم می پروراند.می ترسم،آری می ترسم

     که غریبه ای در شبی تاریک و مهتابی او را از صندوقچه ی قلبم بدزدد،

    می ترسم که آن شاهزاده ی غمگین قصه ی من با تند بادی ازکنارم برود.

    به یاد دارم روزی را که شاهزاده ای سوار بر اسب سپید آرزوها از

     جاده ی تنهایی من عبور کرد و من از آن روز به دنبال او ،رهسپار جاده ی

    تنهاییم .و من سرد و بی روح ،در گوشه ای پنهان در عزلت وتنهایی ،

    شعر عشق را که او با دستانش به من هدیه داد،می نوازم و قصه ی

     تنهایی دخترکی را که تمام شب بوها می شناسندش، می خوانم



    چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 12:45 ::  نويسنده : فریبا

    بسوزه پدر عشق که خیلی وقتا باعث جدایی میشه.

     



    چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 12:34 ::  نويسنده : فریبا

    گنجشک به خداگفت لانه کوچکی ساختم

     ارامگاه خستگی ام سرپناه بی کسی ام طوفان

    ان را ازمن گرفت کجای دنیاراگرفته بود؟خداگفت

    .ماری درراه لانه ات بودتوخواب بودی.بادراگفتم لانه ات

    راوازگون کند انگاه توازکمین مارپرگشودی.

    چه بسیاربلاهاکه ازتوبه واسطه محبتم دورکردم

    وتوندانسته به دشمنیم برخواستی



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:40 ::  نويسنده : فریبا

    آنگاه كه غرور كسي را له مي كني، آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني، آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني، آنگاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه كه حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه كه خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري ، مي خواهم بدانم،دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني؟



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:38 ::  نويسنده : فریبا

     



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:37 ::  نويسنده : فریبا

    نرو



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:36 ::  نويسنده : فریبا

     

     
    تا حالا
    شده عاشق بشی؟
    وقتی عاشق میشی چه
    چه حالی داری؟هرکسی عاشقی
    ولحظه های خودش رو یک جوری
    میگذرونه!ولی من دیگه صبرو تحمل
    ندارم،اصلاً من رو میبینی؟حساب میکنی؟
    اگر یک روزشنیدی که صد نفر دوستت دارن
    بدون که یک نفر واقعاً دوستت داره اگرهم روزی
    شنیدی که ده نفر دوستت دارن باز هم بدون که یک
    یک نفر واقعاً دوستت داره،اگرروزی هم شنیدی که
    صد نفر دلشـون برات تنـگه بدون یک نفر از ته دل
    دلش برات تنگه،اگه روزی شنیدی که ده نفردلشون
    برات تنگه فقط یک نفر هست که واقغاً دلتــنگته
    یک روزی هم میرسه که می شنوی نه کسی
    دوستت داره نه کسی دلش برات تنگ شده
    اون روز روزیـــــه کـــــه می فــهـمی
    من دیـــــــــــــــــــــــــگـــــــــــــــه
    روی زمیـــــــــــــن خــــــــــدا
    نیستم و نفــس نمـــــــی کشم
    آن رو ز مــــــــــــن
    مردم.


    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:33 ::  نويسنده : فریبا

    اگر خیال داری دوستم بداری همینک دوستم بدار

     

    اکنون که زنده ام...

    صبر نکن تا بمیرم...

    بدان که آنوقت هرگز صدایت به گوشم نخواهد رسید

    ومجبور می شوی حرف های نا گفته قلب ساده ات را در فراسوی یه مشت

    خاکسترسرد پنهان کنی

    پس اگرذره ای عشق من در دلت ماوا دارد

    اگر دوستم داری بگذار زنده بمانم

    کمی بهم سر بزن بی معرفت (عشقم )

     



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:30 ::  نويسنده : فریبا

    تقدیم به کسی که اسمش از دفتر عشقم کم کم داره خط می خوره و محو میشه



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:24 ::  نويسنده : فریبا

    حتما فکر می کنیداین یه پل چوبی معمولی بیش نیست

    ولی شما اشتباه می کنید

    این یه پل معمولی نیست این پله عشقه

    اگه پات توی یکی از این چاله هاش گیر کنه بیرون ازش اومدن سخته

    ولی من که نمی دونم چرا با این که پام توی حتی یکی از چاته هاش گیر نکرده

    باید تنها بمونم

    تنهای تنهای

    تنهاچرا ؟؟؟؟؟؟



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:21 ::  نويسنده : فریبا


    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:12 ::  نويسنده : فریبا
    این روزا وشبا خیلی آرومم !

     

    از ترس آرومم !

    مثه یه بچه که از ترس یه گوشه کز کرده  و صداش در نمیاد!



    دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 11:4 ::  نويسنده : فریبا

    عاشقانه نوشتم تاعاشقانه بخوانند
    آنها که تنهادلیل بودنشان
    رازیست که از یک گل درسینه دارند
    آنان که لحظه هایشان گذشت
    به سادگی همان بارانی که بارید
    وخاطره های خوش روزهای با هم بودن را
    ازخاطرشان شست
    آنان که تمام داراییشان یک گل بودویک دل
    که آن را نیز بخشیدند
    اماهرگز نرسیدند...



    آذر 1393 مرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391
    پيوندها
    خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
    خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن

    تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشتهای یک عاشق تنها مانده از................... و آدرس too123.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان
     
     
     
    دانلود آهنگ جدید - دانلود آهنگ جدید,دانلود اهنگ

    دریافت کد :: صداياب