خداوکیلی من چیکارکنم
 
Romans
 
 
سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, :: 8:11 ::  نويسنده : فریبا

ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ
 آبجیم ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ”

 ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ” 

 ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ روی ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ” 

 ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …

ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ

 “ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ

 ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ”


ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …  :|



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:34 ::  نويسنده : فریبا

در تمام لحظات مبهم وسرد و دراوج ويراني دلم
و در زير خروارها خروار خاك ياس
به تو پناه آوردم
وتو
ويرانه قلبم را دوبار آباد ساختي و لحظات مبهم و سرد را پر از شور ونشاط
و مرا كه به مرز نابودي رسيده بودم حيات دوباره بخشيد
هر روز طلوع را مي نگرم
اما
طلوع خورشيد بي تو چه دلگير است و برايم لحظات غروب را تداعي ميكند
دلم ميخواهد هر روز در كنارت باشم
هر روز و لحظه زندگي ام
و در هر طپش قلبم به ياد تو
نگاهم را به نگاهت بدوزم
ولي تو مثل من نبودي
دوست نداشتي مرا ببيني
مي گفتي چه سخت است هر بار كه تو را ميبينم دلتنگ تر ازقبل ميشوم
آيا اين جواب قانع كننده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمي دانم شايد چون خودت ميداني وصالمان خيالي بيش نيست نمي خواهي خود را وابسته كني
نمي دانم
براستي نميدانم بر سر عشق ما چه خواهد آمد ؟
آيا روزگار آن را در زير گامهاي خويش پايمال ميكند؟
يا نه
آسمان عشق ما را به افلاك ميبرد؟
نميدانم به خدا نميدانم
حالم خرابه دعا کنید



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:33 ::  نويسنده : فریبا

سلام
ازت ممنونم
به خاطر همه چيز
تو ندونسته نذاشتي من خطا كنم . تو قبل از من بودي اما
ديگه درست نبود بيش از اين از شنيدن نامت به خودم بلرزم
بايد محكم ميشدم
اما چرا مثل يه سنگ؟
برات آرزوي خوشبختي ميكنم و فقط اين وصيت و از من بپذير : هرگز به خودت كم لطفي نكن
هرگز
تو ندونسته چيزاي زيادي به من ياد دادي اما
من الان مثل يه سيستم فرمت شده هستم
چيزي ندارم و هرگز كسي جاي تورو نگرفت و من تورو به بادها سپردم
چهرت يادم رفته مدتهاست تورو نديدم
از خودم در عجبم . ميدوني من چقدر تورو دوست داشتم؟
ازت ممنونم
خدانگهدارت



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:24 ::  نويسنده : فریبا

 

ماندن همیشه خوب نیست،رفتن هم همیشه بد نیست

گاهی رفتن بهتر است .گاهی باید رفت...

اگر نروی هر آنچه ماندنیست خواهد رفت.

اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند.

گاهی باید رفت و بعضی چیزها را که بردنی ست با خود برد،

 مثل یاد، مثل خاطره، مثل غرور...

و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت، مثل یاد، مثل خاطره، مثل لبخند...

رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی، بروی ...

و ماندنت رفتنی می شود وقتی که نباید بمانی، بمانی...

برو و بگذار چیزی از تو بماند که نبودنت را گرانبها کند.

برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش ِ دل کسی که شکستن غرورت

برایش از شکستن سکوت آسانتر باشد

عشقت را بردار و برو. خوب برو. زیبا برو.

شاد برو، شاد از این باش که اگر ترا او نشناخت، عشق شناخت

برو، فقط برو......

 

 

 



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:21 ::  نويسنده : فریبا

هَـميشه بـآيد کَسـی باشدکـــہ مــَعنی سه نقطه ی انتهای

جمله‌هایت را بفهمد

هَـميشه بـآيد کسـی باشد

تا بُغض‌هايت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد

بـآيد کسی باشد

کـــہ وقتي صدایت لرزید بفهمد

کـــہ اگر سکوت کردی، بفهمد...

کسی بـآشد

کـــہ اگر بهانه‌گيـر شدی بفهمد

کسی بـآشد

کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردی برای رفتـن و نبودن

بفهمد به توجّهش احتيآج داری

بفهمد کـــہ درد داری

کـــہ زندگی درد دارد

بفهمد کـــہ دلت برای چيزهای کوچکش تنگ شده است

بفهمد کـــہ دِلت برای قَدم زدن زيرِ باران...

برای بوسیدنش...

برای يك آغوشِ گَرم تنگ شده است

هميشه بايد کسی باشد

هميشه ولی دیگه نیست این همیشه

برو عزیز....

 



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:18 ::  نويسنده : فریبا

وقتی قدم به کاشانه قلبم نهادی، ويرانه اين قلب شکسته را اميدی تازه بخشيدی.

 وقتی طنين صدايت کاشانه قلبم را پر کرد، روزگار خاکستری و شب های تاريک و

خموش زندگی و لحظه های تلخ عمرم را از ياد بردم.


وقتی چشمانت را که به وسعت دريا بود و به پاکی و زلالی آب بود به من دوختی

و لبهای زيبايت برايم سخن گفت ، زندگی ام رنگ تازه ای به خود گرفت

و تازه توانستم اميد را به گونه ای شاعرانه معنا کنم ...

آری ای پرنده کوچک قلبم، در کنار تو بودن و در رويای تو بودن برای من زيباست.

ولی حیف.............

 



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:15 ::  نويسنده : فریبا

پیامک عاشقانه 17 خرداد ماه 1390

حق با تو بود یه جا باید تموم شه
تا کی روزات به پای من حروم شه
خزونمون منتظر بهار نیست
حق با تو بود رسیدنی تو کار نیست
حق با تو بود گذشت دیگه جوونی
ستاره و گریه و مهربونی
گذشت دیگه از منو تو بهونه
دیوونه بازی های عاشقونه
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود



حق با توئه روزا دیگه یه رنگ نیست
انگاری عاشق شدنم قشنگ نیست
تو راست میگی پای ما رو زمینه
حق با توه منطق دنیا اینه
حق با توه حق با تو بود همیشه
تقدیر ما هیچوقت عوض نمیشه
انگار دیگه با این چشمای قرمز
باید بهت بگم گلم
خداحافظ خداحافظ خداحافظ
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود.

حق با تو بود یه جا باید تموم شه
تا کی روزات به پای من حروم شه
خزونمون منتظر بهار نیست
حق با تو بود رسیدنی تو کار نیست
حق با تو بود گذشت دیگه جوونی
ستاره و گریه و مهربونی
گذشت دیگه از منو تو بهونه
دیوونه بازی های عاشقونه
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود



حق با توئه روزا دیگه یه رنگ نیست
انگاری عاشق شدنم قشنگ نیست
تو راست میگی پای ما رو زمینه
حق با توه منطق دنیا اینه
حق با توه حق با تو بود همیشه
تقدیر ما هیچوقت عوض نمیشه
انگار دیگه با این چشمای قرمز
باید بهت بگم گلم
خداحافظ خداحافظ خداحافظ
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود
یکی بودو یکی نبود باشه برو بود و نبود
حق با توه همه کسم من بدم عیب از تو نبود

 



یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 9:6 ::  نويسنده : فریبا

نامه يه عاشق واسه معشوق..


نمي دونم از كجا شروع كنم؟
از خوبيت از اميدت از حرفهاي پر از ماهت يا از چشات كه من’ كشته حتي از عصبانيتت چون اونم برام غنيمته كاش بدوني كه چه قدر دوستت دارم كاش بدوني ارزشت بيشتر از اين حرفهاست تو برام مثل باروني كه برام هميشه سبكي مياره مثل بارون از آسمون به دل عاشق من مي باره مثل بارون صدات براي دل آدمي آرام و نرمه چه خوبه بودنت چه خوبهه احساست و حتي لمس كردنت انقدر دوست دارم به اون شونه هات سرم’ بزارم’ حرفهاي دلم’ بهت بگم باهات گريه كنم باهات بخندم و هر لحظه به چشماي پر مهرت نگاه كنم چون اون چشمات من’ به زندگي بيشتر وابسته مي كنه. هر موقع صداي قشنگت’ مي شنوم دلــــم مي لرزه يه جوري اروم و هيجان زده ميشم از خودم از بودنم جدا ميشم و خودم’ به تو ميسپارم اگه تو دلم باشي باور نميكني ميگي اين دل هموني كه فكر ميكنم دوستم نداره ولي كاش از چشام بخوني كه حتي بودنت گفتنت خواستنت و همه چيزت برام از همه كس باارزش تر. مي دوني ، زندگي من مثل يه كاغذ سياه كه تو نقطه ي سفيدش هستي و هر لحظه كه عشق من به تو زياد مي شه اون نقطه به اوج خود مي رسه و بزرگتر مي شه و زندگي يه رنگ ديگه با تو مي گيره هيچ كس تو رو از من نمي تونه بگيره حتي خودت چون اسمت ، عشقت و بودنت تو دلم حك شده و محاله كه پاك شه يعني خودم هم نمي زارم پاك شه عشقت بـــــرام مثل گلهاي بهاري هر روز تازه تر مي شه به جاي اينكه تكراري شه هر روز بوي قشنگتري به خودش مي گيره عشقت برام خيلي تازه و تازه تر هست مثل بوي بارون مثل بوي ياسمن انقدر از ته دل نفس مي كشم تا بيشتر به بودنت و عشقت معتاد بشم.
اما...

__________________
ای خدا جانم



آذر 1393 مرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشتهای یک عاشق تنها مانده از................... و آدرس too123.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان
 
 
 
دانلود آهنگ جدید - دانلود آهنگ جدید,دانلود اهنگ

دریافت کد :: صداياب